به گزارش خبرگزاری علم و فناوری از اصفهان؛ محمدرضا محمدی خروشانی مدیرعامل شرکت دانش بنیان توسعه راهبرد کوشا(توراکو)، از جمله شرکتهای موفق مستقردر شهرک علمی تحقیقاتی اصفهان، در گفتگو با خبرنگار این خبرگزاری، برپایه مطالعات و تجربه مدیریتی خود اظهار کرد: بحران چندین ساله حاکم بر کشور هر روز سبب تعطیلی بنگاه های اقتصادی بیشتری می شود، تردیدی نیست که توجه ویژه به فرامین و اهداف اقتصاد مقاومتی می تواند راهکاری موثر برای برون رفت از این بحران باشد، و با این رویکرد بنگاههای اقتصادی نیازمند ابزارهای مدیریتی موثر هستند.
وی ادامه داد: مطالعات تجربی بر روی نحوه عملکرد بنگاههای اقتصادی داخلی در مقایسه با چندین بنگاه اقتصادی چینی در طی سالهای 84 تا 95 بیانگر این مهم است که چینی ها درک بسیار واضحی از برخی مفاهیم به ظاهر ساده همچون کیفیت(عملکرد)، کارکرد، بهای تمام شده دارند، و می توانند توازن بسیار خوبی را بین بهای تمام شده، کارکرد مورد انتظار و عملکرد(کیفیت) مورد انتظار مشتری برقرار نمایند. این مفاهیم همگی در تکنیک مدیریتی بنام مهندسی ارزش وجود دارد و نهادینه شدن این تکنیک در سطوح مختلف بنگاه های اقتصادی چینی، یکی از عوامل و ابزارهای موفقیت های بسیار زیاد چینی ها در عرصه های مختلف بین الملی بوده است.
این مدیر موفق گفت: ارزیابی استقرار مهندسی ارزش و عوامل موفقیت آن در یک بنگاه اقتصادی داخلی نیز حکایت از موثر بودن این تکنیک برای بنگاه های کوچک، دارای فعالیت فناورانه و دانش بنیان، خدماتی و تولیدی( حتی در مقیاس کوچک ) دارد.
محمدی خروشانی تصریح کرد: ارزیابی حدود 30 بنگاه اقتصادی نشان می دهد که این بنگاهها به دلیل نداشتن راهبری چابک، تیم موثر کاری و خلاق، نداشتن روند سیستماتیک کنترل کیفیت و ارائه خدمات، از توانایی لازم برای رقابت با بنگاه های خارجی برخوردار نبوده و همچنین در رقابت با بنگاه های داخلی نوآور سریعا شکست خورده و حذف می شوند.
تعریف بنگاه اقتصادی چیست
محمدی خروشانی در این بخش به ارائه تعریفی از بنگاه اقتصادی پرداخت و گفت: بنگاه اقتصادی یا واحد اقتصادی عبارت است از شخصیت حقیقی یا حقوقی که با ترکیب عوامل اقتصادی مختلف در تولید کالا و یا خدمات فعالیت می کند. از جمله بنگاه های اقتصادی می توان به کارخانجات، کارگاههای تولیدی، شرکت های دانش بنیان، پروژه محور و خدماتی اشاره نمود.
دلایل عدم توانایی رقابتی بین بنگاههای اقتصادی داخلی و خارجی کدامند
وی افزود: ارزان بودن کالاهای چینی، خطوط تولید قدیمی و فرسوده و ناکارآمد که منجر به ارائه محصولات و خدمات فاقد کیفیت می شود، عدم خلاقیت در تولید محصولات مورد نیاز بازار روز، عدم بهره گیری از پتانسیل تجهیزات و نیروی انسانی بصورت بهینه، عدم درک صحیح مفاهیم بنیادین تولید و ارائه خدمات همچون کیفیت، مشتری مداری، مدیریت فرآیند از جمله دلایل اصلی عدم توانایی رقابتی بین بنگاههای اقتصادی داخلی و خارجی است.
مدیرعامل شرکت دانش بنیان توسعه راهبرد کوشا ادامه داد: پیرامون مورد اول یعنی ارزان بودن محصولات و کالاهای چینی، بطور کلی می توان دو دسته عوامل را در نظر گرفت و در دسته اول قیمت تمام شده کالا اهمیت دارد. در این مورد هزینه مواد اولیه و بهره گیری از مواد جدید، ترکیبی و بازیافتی در تولید محصولات چینی نقش مهمی دارد، همچنین نرخ پایین دستمزدها، نسبت ارزش یوان چین در مقابل دلار امریکا از دیگر عوامل است. در کنار این موارد هنر و دانش مدیریت را نباید نادیده گرفت، تولید، عرضه و ارائه خدمات یعنی درک صحیح مفاهیم کیفیت و مشتری مداری هم از دیگر عوامل مهم هستند.
وی دومین عامل موثر در ارزان بودن کالاهای چینی را هزینه های بازاریابی، تبلیغات و فروش عنوان کرد و افزود: اولین مورد مدیریت نام تجاری است، بسیاری از کالاهای چینی به دلیل آنکه نام تجاری مورد دلخواه مشتری را روی محصولات درج می کنند در اصل تمامی هزینه های مربوط به مدیریت نام تجاری را به مشتری منتقل کرده و میتوانند کالای خود را با حذف این هزینه ارزان تر بفروش برسانند. علاوه بر این هزینه های تبلیغات: تبلیغ و پروموشن های بسیاری از محصولات گمنام محصولات چینی با خریدار است.
محمدی خروشانی گفت: هزینه توزیع هم در ارزان بودن کالاهای چینی موثر است، بخش عمده ای از قیمت فروش کالا مربوط به هزینه های توزیع می باشد. در کالاهای چینی تجار کالا را تهیه نموده و خود بایستی هزینه های توزیع را متحمل شوند تا کالا در نهایت به دست مصرف کننده نهایی برسد. از تخفیفات فروشندگان نیز خبری نیست. کمتر شرکت چینی را میابید که نماینده فروش داشته باشد.
وی تاکید کرد: از دید کسب و کار برخی از این عوامل که در بالا به آن اشاره شد، بیرونی (مربوط به شرایط و قوانین حکومتی و بین المللی از جمله روابط دوستانه و عاری از تشنج با سایر کشورها، قوانین تولید، عرضه کالا و خدمات) است و برخی عوامل درونی (مربوط به بنگاه های اقتصادی از قبیل دانش و هنر مدیریت، تولید، عرضه) می باشند.
این مدیر موفق تصریح کرد: در اینجا می خواهم به تشریح یکی از عوامل مهم مرتبط با قیمت تمام شده کالا یعنی " هنر و دانش مدیریت، تولید، عرضه و ارائه خدمات (درک صحیح مدیریت، تولید، کیفیت، مفهوم مشتری مداری)" پرداخته شود که با درک صحیح و استفاده موثر از آن بنگاه های اقتصادی داخلی می توانند به رقابت سالم با یکدیگر و حتی به رقابت بنگاههای اقتصادی چینی و سایر تولیدکنندگان بپردازند و از بحران و رکود حاکم بر بازار با کمترین تنش خارج شوند.
موفقیت بنگاههای اقتصادی چینی مدیون چه عواملی است
مدیرعامل شرکت دانش بنیان توسعه راهبرد کوشا با استناد به مطالعات تجربی بر روی نحوه تولید، ارائه خدمات، نحوه نگارش پیوست های فنی هنگام عقد قرارداد با چندین بنگاه اقتصادی چینی در زمینه ماشین آلات صنعتی، تجهیزات الکترونیکی و کالاهای مصرفی که در طی سال های 1389 تا 1394 صورت پذیرفته است، گفت: مهمترین نتایج این مطالعه حاکی از این است که تولید کنندگان و ارائه دهندگان کالا و خدمات چینی درک واضحی از مفهوم "کیفیت" دارند، آنها همچنین توازن بسیار خوب و دقیقی بین کارکرد، عملکرد (کیفیت)، بها (قیمت تمام شده) برقرار میکنند بگونه ای که پیرامون حذف یک کارکرد و یا تغییر آن جلسات متعددی برگزار می کنند. علاوه بر این برای ارائه یک "کارکرد"، راهکارهای مختلف را بررسی و همواره در دسترسترین راه حل را انتخاب نمیکنند و خلاقیت بسیاری را ابراز و تحلیل میکنند.
مفهوم "کیفیت"
محمدی خروشانی با بیان این که تعریف استاندارد ایزو 9001 از کیفیت، میزان و درجه ای از برآورده شدن الزامات و خواسته ها است، اظهار داشت: تعاریف مختلفی دیگری نیز از کیفیت تا کنون مطرح شده است از جمله اینکه كیفیت یعنی مطابقت با مشخصات و نیازمندی ها، كیفیت یعنی رضایت مشتری، یعنی به وجد آوردن مشتری، كیفیت یعنی مشتری برگردد اما محصول برنگردد، كیفیت یعنی قابلیت اعتماد و دوام محصول، یعنی تحویل به موقع، یعنی بی نقص بودن است و همه تعاریف به این معناست که کیفیت از سوی "مشتری" تعریف می شود.
مفهوم کیفیت و سطوح کیفی از دیدگاه مشتری
وی ادامه داد: شمای گرافیکی مفهوم کیفیت و سطوح کیفی از دیدگاه مشتری نشان دهنده سطوح کیفی ارائه شده توسط بنگاه اقتصادی و نوع واکنش مشتری در مقابل آنها می باشد. در مرز پایین کیفیت حداقل انتظارات مشتری باید برآورده شوند، در همین حال مرز بالای کیفیت نیز حداکثر کیفیت قابل حس و مورد انتظار مشتری را نشان می دهد.
به گفته محمدی خروشانی در این شمای گرافیکی، سطح 1: مشتری ناراضی، حداقل انتظارات مشتری پیرامون کارکرد، عملکرد و یا بها برآورده نمی شود، سطح 2: مشتری راضی، حداقل انتظارات مشتری برآورده شده و به ازای کارکرد، عملکرد بیشتر و یا بهای کمتر، مشتری حس بهتری پیدا می کند و راضی تر می شود، در سطح 3: حداکثر کیفیت قابل حس و مورد انتظار مشتری،کیفیت ناملوس و لوکس برای مشتری که آن را حس نمی کند و یا بی تفاوت است. اگر کیفیت محصول و یا خدمات از حداکثر سطح قابل درک و پذیرش توسط مشتری بیشتر شود آنگاه ممکن است که به عنوان محصول یا خدمت لوکس قلمداد شده و مشتری احساس کند که هزینه ای را بابت ارزش برند پرداخت میکند. در اینصورت ممکن است ارزش زیادی برای مشتری نداشته باشد و به سمت کالای جایگزین و میان رده که همان عملکردهای مورد انتظار مشتری را بر آورده می نماید، جذب شود.
وی افزود: شایان ذکر است که ارزش (از دید مصرف کننده)، کمترین هزینه ای است که با آن می توان یک کارکرد را با اثربخشی و اطمینان، به نحو مطلوب انجام داد.
.jpg)
سه داستان کوتاه برای درک واضح تر مفهوم کیفیت
داستان ورشکستگی برند معروف لپ تاپ SONY VAIO
مدیرعامل شرکت دانش بنیان توراکو در اینجا به داستان ورشکستگی برند معروف لپ تاپ SONY VAIO اشاره کرد و گفت: در سال 1393 خبر فروش برند VAIO سبب شوکه شدن بسیاری از علاقه مندان به این برند معروف شد. عوامل متعددی در بروز این رخداد نقش داشتند از جمله مشکلات سرمایه گذاری، تبلیغات هزینه بر تلویزیونی این برند ، تغییر روند بازار از لپ تاپ به سمت تبلت و تلفن های هوشمند و هزینه های بالای تولید در این کمپانی است.
وی ادامه داد: با مشاهده روند آمار فروش سایر برند ها همچون ASUS، LENOVO، MSI در بازار داخل و بین الملل این موضوع محرز می شود که اگر چه روند تغییر بازار از لپ تاپ به سمت تبلت و تلفن های هوشمند شکل گرفته است اما آمار فروش سایر برند ها نسبت به VAIO بیشتر بوده و در واقع گوی سبقت از VAIO ربوده شد.
به گفته محمدی خروشانی، یکی از علل کاهش آمار فروش VAIO در مقابل رقبا، حضور محصولات میان رده با همان عملکرد (مشخصات سخت افزاری و نرم افزاری) با قیمت مناسب تر بوده است. کیفیت و ظرافت محصولات VAIO همواره مثال زدنی، و در همین حال بسیاری از جنبه های کیفیت محصولات VAIO برای اغلب مشتریان نامحسوس مانده است و این عامل سبب شد تا این برداشت رواج پیدا کند که VAIO مبلغی را بعنوان هزینه برند خود از مشتریان دریافت می کند.
وی خاطرنشان کرد: اما در حقیقت VAIO در محصولات خود کارکردهایی را لحاظ می کرد و کیفیتی (عملکردی) را ارائه میداد که برخی از آنها برای مشتری ناملموس بوده و حتی در تبلیغات خود اشاره چندانی به برخی از قابلیت های مهم دستگاه های خود نمی کرد و همین عامل قیمت تمام شده محصول را افزایش می داد و به همین دلیل بسیاری از مشتریان به سمت محصولاتی میان رده ای با همان عملکرد و قیمت مناسب تر کشیده شدند.
محمدی خروشانی ادامه داد: بعنوان مثال قابلیت فیلتر نور آبی برای جلوگیری از خستگی چشم در کاربرهای طولانی مدت نمایشگرهای سری F که تقریبا هیچ کجا اشاره کاملی به آن نشده بود. سخت افزار Wimax برای این محصول بکار رفته بود در حالی که بسیاری از کشورهای هدف این محصول، خدمات wimax ارائه نمی دادند و یا شرکت ارائه دهنده صرفا بر روی تجهیزات خود خدمات ارائه می نمود.
داستان عدم موفقیت تولیدکنندگان داخلی
این مدیر موفق کشورمان در رابطه با عدم موفقیت تولیدکنندگان داخلی تشریح کرد: با اینکه امروزه جمله "حق با مشتری است" فراوان شنیده می شود و از طرفی استقرار سیستم CRM توسط شرکت ها ابزاری برای تبلیغ و جذب مشتری شده است، اما همچنان مشتریان ناراضی هستند.
وی اضافه کرد: ارزیابی 30 محصول بنگاه های اقتصادی داخلی نشان می دهد که قیمت تمام شده بالا (به اصطلاح عام : "محصول با این قیمت ارزش خرید ندارد")، کیفیت پایین تر از حداقل مورد انتظار مشتریان، خدمات مشتری مداری و پس از فروش نامناسب، بروز نبودن محصولات (بعنوان نمونه تولید تلویزیون پلاسما توسط یکی از کمپانی های داخلی در زمانی که تکنولوژی LED در دنیا جایگزین پلاسما شده است) اصلی ترین عوامل نارضایتی مشتریان محسوب می شود. چرا که تولید کنندگان و ارائه دهندگان کالا و خدمات داخلی درک واضحی از کیفیت( عملکرد)، کارایی و ارزش مورد نظر مشتریان ندارند و همواره در زیر مرز پایین حداقل انتظارات مشتریان حرکت می کنند.
ارائه کارکرد با کیفیت متناسب با درخواست مشتریان توسط بنگاه های اقتصادی چینی
محمدی خروشانی یکی دیگر از عوامل موثر در موفقیت تولیدکنندگان را ارائه کارکرد با کیفیت متناسب با درخواست مشتریان توسط بنگاه های اقتصادی چینی عنوان کرد و افزود: تولید و ارائه کالا و خدمات متناسب با نیاز مشتری بر اساس تحلیل خواسته ها و درک صحیح عملکرد، کارایی، کیفیت، هزینه، زمان مورد انتظار مشتری و تعیین مرزهای پایین و بالای کیفیت و حرکت در محدوده آن بویژه نزدیک به مرز پایین، عامل موفقیت بسیاری از کمپانی های چینی و رشد سریع آن ها در بازار بین الملل بوده است. بگونه ای که مشتری ناراضی نبوده اما رضایت کاملی هم ندارد و این عامل سبب تداوم همکاری بین آنان و مشتریان (عمدتا تجار) شده است.
در مجموع این داستانها چه می گوید
مدیرعامل شرکت دانش بنیان توراکو یادآور شد: کیفیت یک عدد نیست و یک محدوده (بازه) است که کمتر از آن مشتری ناراضی و بیشتر از آن برای مشتری نامحسوس، ناملموس و فاقد ارزش زیاد جهت پرداخت هزینه بیشتر و بعضا سبب تصمیم گیری برای انتخاب جایگزین برای مشتری می شود و نوسان بین آن دو را مشتری حس می کند، بسیاری از تولید کنندگان چینی دقیقا نزدیک به مرز پایین کیفیت حرکت می کنند تا ضمن ارائه محصول و خدمتی با قیمت پایین، رضایت حداقلی مشتریان خود را تامین کنند و همین عامل سبب خرید مجدد از سوی مشتری خواهد شد.
وی با مورد توجه قرار دادن مباحث فوق تاکید کرد: بنگاه های اقتصادی داخلی می توانند تنها با درک صحیح کیفیت مورد انتظار مشتری و برآورده کردن آن ها تا مرز پایین کیفیت مورد انتظار به موفقیت چشمگیری دست یابند. این میزان درک صحیح از کیفیت در طی سالیان متمادی درون بنگاههای اقتصادی چینی نهادینه شده است، که بخش اعظمی از آن را در تکنیک مدیریتی بنام مهندسی ارزش می توان یافت و یکی از علل موفقیت آن ها در طی سالیان گذشته تسلط بر مبحث مهندسی ارزش به معنای واقع بوده است.
مهندسی ارزش ابزاری برای خروج از بحران
محمدی خروشانی در تشریح مهندسی ارزش اظهار کرد: مهندسی ارزش ابزاری موثر برای برقراری توازن بین کارکرد، عملکرد و بها و ابزاری موثر برای خروج از بحران می باشد، و تكنيك مديريتي است كه كارآيي آن در عمل به اثبات رسيده و با برخورد سيستماتيك و نظام يافته براي ايجاد تعادل ميان كاركرد، عملکرد و بها يك محصول يا پروژه يا خدمت مورد نظر، تلاش ميكند.
علل عدم وجود جایگاه شایسته مهندسی ارزش در بین بنگاه های اقتصادی داخلی چیست
وی بیان داشت: متاسفانه بسیاری از مدیران ما تصور می کنند مهندسی ارزش برای شرکت های کوچک کارایی ندارد، یا مهندسی ارزش را برای محصولات دارای اندازه، کیفیت، کاربرد، هدف و قیمت های متفاوت نمی توان به کار برد.
محمدی خروشانی اضافه کرد: مدیران ما تصور می کنند مهندسی ارزش در شرکتی که درصد بالایی از قطعات آن خریداری می شود، عملی نیست، یا این روش، کاربردی در تولید محصولات با تکنیک بالا که برای اولین بار تولید می شوند ندارد.
وی گفت: مدیران ما تصور می کنند مهندسی ارزش برای شرکت های خدماتی و پروژه ای کاربرد ندارد، و فقط برای تولید انبوه و خطوط تولید قابل استفاده است، مهندسی ارزش در نگاه آنها تنها یک تکنیک بهبود کیفیت برای شرکتهای تولیدی میباشد، و با همین تصورات برای استارت آپها، شرکت های نوپا و خدماتی قابل استفاده نیست و در نهایت انتظار نابجا از اثر بخشی مهندسی ارزش در کوتاه مدت دارند.
وی گفت: این دیدگاه ها در مورد مهندسی ارزش اشتباه است زیرا مفهوم مهندسی ارزش همانند هر تکنیک خوب حل مساله، ما را به تصمیم گیری های مدیریتی راهنمایی می کند.
رویکرد کارکردگرای مهندسی ارزش در مقابل رویکرد سنتی حاکم بر بنگاه های اقتصادی داخلی چگونه است
محمدی خروشانی، مدیری است که این رویکرد را عامل مهمی در موفقیت خود می داند، خاطرنشان کرد: رویکرد کارکردگرای مهندسی ارزش برای خروج از شرایط بحران در یک بنگاه های اقتصادی بیانگر میزان اثر بخشی این تکنیک است، و این با سه روش متعارف افزایش قیمت محصول، افزایش میزان فروش محصول و کاهش هزینه های تولید محصول امکان پذیر است.
وی ادامه داد: بعنوان مثال مقایسه روش کاهش هزینههای تولید محصول در رویکرد سنتی در مقابل رویکرد کارکرد گرای مهندسی ارزش حاکی از این است که اکثر بنگاه های اقتصادی داخلی به محض بروز شرایط بحران، از طریق تعدیل نیروی انسانی که منجر به از دست رفتن دانش با ارزش بنگاه اقتصادی می شود، یا جایگزینی مواد اولیه که منجر به کاهش محسوس کیفیت می گردد اقدام به کاهش هزینه میکنند در حالی که مهندسی ارزش با مطرح کردن "چرایی؟ بجای چگونگی" کارکردهای محصول و یا خدمت را بررسی کرده و از طریق مهندسی کردن این کارکردها، هزینه ها را کاهش می دهد.

عوامل اصلی موفقیت و تحقق اهداف مهندسی ارزش در یک بنگاه اقتصادی
محمدی خروشانی افزود: موفقیت این تکنیک نیز به سه عامل کلیدی تحلیل کارکرد که به قلب مهندسی ارزش مشهور است، تیم کاری موثر مهندسی ارزش یعنی کار تیمی خلاقانه و نظامند و خلاقیت و نوآوری روشمند وابسته است.
بنگاه های اقتصادی در چه حوزه هایی می توانند از مهندسی ارزش بهره مند شوند
وی بیان کرد: بنگاه های اقتصادی می توانند از مهندسی ارزش در تحلیل بازار و طبقه بندی نیازها جهت کشف نقاط تمرکز ارزش و طراحی و تولید محصول متناسب برای بازار هدف با کمترین ریسک استفاده کنند. استخراج خواسته های مشتری پیرامون یک محصول یا پروژه و طبقه بندی کارکردها (کارکردهای اصلی، مورد نیاز مشتری، پشتیبان، کارکرد های ناشی از طراحی خاص، کارکردهای غیر ضروری) استفاده کنند.
محمدی خروشانی دیگر حوزه های کاربرد مهندسی ارزش در بنگاه های اقتصادی را تحلیل خواسته ها و کشف راهکارهای خلاقانه تولید و ارائه خدمات، انتخاب راهکارهای طراحی بگونه ای که تا حد ممکن کارکردهای ناشی از طراحی خاص نباشند و کارکردهای غیر ضروری حذف شوند عنوان کرد.
وی افزود: البته ناگفته نماند که بین کارکردها، طراحی، عملکرد مورد انتظار مشتری و بهای تمام شده هم باید توازن برقرار باشد. همچنین انتخاب مواد اولیه و شیوه تولید حتی برای تولید محدود (برقراری توازن بین زمان تولید، هزینه، کارکرد و کیفیت) اهمیت دارد.
محمدی خروشانی ادامه داد: شیوه های خلاقانه در طراحی استفاده کنند، بعنوان مثال ابتدا نمونه آزمایشگاهی تولید شود و بعد نمونه اولیه تا نمونه نهایی مرحله به مرحله انجام شود نه این که به محض تولید اولین نمونه انتظار بالایی داشته باشند همچنین از روش های ترکیبی در اجرای پروژه استفاده کنند، در آخر هم باید راهکارهای هوشمندانه تبلیغات، بازاریابی و فروش انتخاب شود.
استقرار مهندسی ارزش در یک بنگاه اقتصادی دارای فعالیت فناورانه و دانش بنیان، تولیدی، خدماتی و آموزشی
محمدی خروشانی با ارائه شمای گرافیکی فرایند مهندسی ارزش که بنگاه های اقتصادی می توانند به سادگی از آن بهره شوند، به تصریح فرآیند استقرار مهندسی ارزش در یک بنگاه اقتصادی از سال 1384 پرداخت و گفت: در این بنگاه سعی بر این بوده که متدولوژی ارزشی در مجموعه ها و تیم ها نهادینه شود. البته در این بازه زمانی برای رسیدن به اهداف عالیه مهندسی ارزش، تحولاتی در حوزه های استاندارد سازی فرایندها و مدیریت منابع انسانی، مشتری مداری نیز انجام شده است.

وی افزود: ارزیابی استقرار مهندسی ارزش در این بنگاه اقتصادی در طی بازه زمانی 12 سال در جدول آورده شده است و از آنجا که ارائه آمار و ارقام مقدور نیست، میزان کاهش و بهبود های انجام شده نسبت به یک مقدار مبنا ارائه می شود.
مدیرعامل شرکت دانش بنیان توراکو با تحلیل این جدول گفت: دانش و تجربه رهبر تیم و متخصصین بعنوان نکته کلیدی جهت موفقیت استقرار مهندسی ارزش ضروری می باشد، همچنین استقرار هر سیستم و فرآیند مدیریتی، کنترل کیفی و غیره در یک بنگاه اقتصادی کوتاه مدت نیست و نمی توان انتظار بهره برداری در کوتاه مدت را داشت.
وی افزود: افزایش هزینه ها در جریان استقرار یک نظام جدید، تا حدودی طبیعی است و به نوع مدیریت و سطح تجربه بستگی دارد، علاوه بر این بر حسب تجربه مهمترین عامل تسهیل کننده استقرار یک نظام و سیستم ( از جمله مهندسی ارزش ) در یک بنگاه اقتصادی، فرهنگ سازمانی و روحیه مشارکت تیمی افراد است و در صورت عدم وجود آن به ندرت نظام و سیستمی به اهداف عالیه خود می رسد. هم چنین رویکردها باید بگونه ای باشد که کلیه افراد خود را بعنوان عضوی موثر از یک پیکره واحد بنام سازمان بدانند.
شاخص مقدار متوسط
|
قبل از سال 84
مدیریت و تفکر سنتی
(بر حسب درصد)
|
سال 84 تا 88
دوران گذار
(بر حسب درصد)
|
سال 88 تا 96
استقرار کامل
(بر حسب درصد)
|
|
رضایت مشتری
|
60
|
65
|
89
|
|
رضایت کارکنان
|
70
|
55(*)
|
92(**)
|
|
سودآوری (کاهش هزینه ها)
|
مبنا
|
20%+
(***)
|
60%-
|
|
|
متوسط زمان اجرا
|
مبنا
|
34%+
بهبود 34 درصدی
|
28%-
افت 28 درصدی
|
|
ریسک های سرمایه گذاری و ارائه خدمات
|
مبنا
|
بدون تغییر
|
20%-
(****)
|
|
(*): بعلت جدید بودن مفاهیم مطرح شده و عدم برقراری ارتباط کارکنان با نظام و مفاهیم جدید
(**) با گذشت زمان و نهادینه شدن مفاهیم و ارتقای فرهنگ سازمانی کارکنان افزایش روحیه مشارکت تیمی به معنای واقع و تغییر در نظام پاداش کارکنان
(***) از مهمترین علل می توان به دوباره کاری ها و اتلاف منابع اشاره نمود
(****) افت 20 درصدی بعلت مشارکت همه جانبه افراد و تیم ها
بررسی عوامل کلیدی موفقیت مهندسی ارزش در 30 بنگاه اقتصادی کشور در بازه زمانی 1389 تا 1395
محمدی خروشانی با بیان این که یک مطالعه موردی نیز در خصوص بررسی عوامل کلیدی موفقیت مهندسی ارزش در 30 بنگاه اقتصادی کشور در سال های1389 تا 1395 و با شیوه پرسش نامه هایی شامل 45 سوال بر اساس شاخص های مختلف تهیه و در اختیار بنگاه های اقتصادی قرار گرفت و نتایج بصورت نرمال شده در جداول ارائه شده است، به تصریح نتایج پرداخت و گفت: همانطور که مشاهده می شود از 15 استارت آپ مورد مطالعه، 7 استارت آپ در بازه کمتر از دو سال حذف شدند و تعداد 3 استارت آپ با تغییر سریع روند کاری به حیات خود همچنان ادامه می دهند و 5 استارت آپ نوع کسب و کار خود را تغییر داده اند.
وی افزود: از 9 کارگاه تولیدی و خدماتی مورد مطالعه، 6 کارگاه تعطیل و دو کارگاه تغییر کاربری و یک کارگاه هنوز مشغول به فعالیت می باشد. همچنین از 6 شرکت پروژه ای و خدماتی مورد مطالعه تعداد 2 شرکت ورشکستگی را تجربه کردند و 4 شرکت با تغییر نظام مدیریت و استقرار سیستم های کنترل کیفی و روش های کاهش هزینه سنتی همچنان به حیات خود ادامه می دهند.
محمدی خروشانی تاکید کرد: بنگاه های اقتصادی که میزان مشارکت تیمی، خلاقیت و نوآوری در آن ها پایین بوده است، خسارت های سنگینی را متحمل شده اند.
عوامل کلیدی موفقیت مهندسی ارزش
|
نوع بنگاه اقتصادی
|
سابقه فعالیت
|
تعداد
|
استارت آپ و دانش بنیان
|
1 تا 3 سال
|
15
|
کارگاه های تولیدی
|
1 تا 5 سال
|
9
|
شرکت های پروژه ای و خدماتی
|
5 سال تا 15 سال
|
6
|
شاخص های مورد بررسی
|
استارت آپ و دانش بنیان
|
کارگاه های تولیدی
|
شرکت های پروژه ای و خدماتی
|
میزان آشنایی با مفاهیم پایه مهندسی ارزش
|
40%
|
10%
به لحاظ تفکر سنتی
|
20%
|
میزان آشنایی با مفاهیم چابکی سازمانی
|
70%
|
20%
|
60%
|
درصد مشارکت و روحیه کار تیمی
|
90%
|
30%
کار تیمی محدود به مدیران
|
60%
محدود به مدیران و مدیران میانی
|
درصد خلاقیت تیمی و استفاده از روش های نوآورانه
|
70%
|
20%
خلاقیت محدود به مدیران
|
25%
(*)
|
شاخص رضایت شغلی کارکنان
|
60%
بعلت تغییر و تحولات زیاد
|
10%
|
70%
(**)
|
شاخص رضایت از پویایی شغلی
|
30%
پایدار نبودن کسب و کار
|
60 %
نگرانی از ورشکستگی
|
65 %
|
(*) استفاده مجدد از تولیدات و روش های قدیمی بمنظور جلوگیری از بروز خطا و کاهش ریسک (محافظه کارانه)
(**): اطمینان از به نتیجه رسیدن فعالیت ها بعلت تکراری بودن و در نتیجه استرس شغلی پایین
خروشانی در پایان بیان کرد: هم تجربه و هم نتایج بررسی نشان می دهد که متدولوژی ارزش، سازمان را قادر به رقابت موثر و كارا در بازار خواهد كرد؛ با بكارگیری مهندسی ارزش سازمان می تواند به اهدافی مانند كاهش هزینه، افزایش سود، بهبود كیفیت، افزایش سهم بازار، انجام كار در زمان كوتاهتر، استفاده كاراتر از منابع و پیدایش راهکارهای خلاقانه دست یابد.
انتهای پیام/
معصومه صادقی