علمی، پژوهشی و فناوری

زنگ خطر برای علوم پایه؛ وقتی ستون فقرات توسعه، فراموش می‌شود

رشته‌های علوم پایه در ایران حال و روز خوبی ندارند. بی‌توجهی به این رشته‌ها، از دبیرستان تا دانشگاه، در حال ایجاد شکاف‌های عمیق علمی و توسعه‌ای است. اساتید، دانشجویان و حتی مسئولان بارها هشدار داده‌اند: بی‌مهری به علوم پایه، آینده علمی کشور را تهدید می‌کند.

به گزارش پایگاه خبری علم و فناوری : وضعیت رشته‌های علوم پایه در ایران خوب نیست. این خلاصه‌ صحبت‌های سیاستگذاران و استادان و دانشجویان حوزه علوم پایه در چند سال اخیر است. برای این ادعا، دلایل مختلفی آورده شده است و حالا امروز، آمارها و هشدارهای متخصصان، زنگ خطر را به صدا درآورده است. علت بی‌رغبتی به علوم پایه چیست و چرا بی‌توجهی به آن، آسیب‌زننده خواهد بود؟

براساس تعریف دانشنامه آزاد ویکی پدیا، علوم پایه یا علوم بنیادی به مجموعه علومی گفته می‌شود که با هدف روش علمی برای بهبود نظریه‌های علمی برای درک بهتر یا پیش‌بینی طبیعی یا سایر پدیده‌ها است. این علوم به بررسی بنیادین پدیده‌ها یا بررسی ماهیت، قوانین و روابط حاکم بین آنها می‌پردازند؛ بنابراین می‌توان از این تعریف نتیجه گرفت که هرچه سرمایه‌گذاری بر روی علوم پایه بیشتر باشد، در حوزه‌های کاربردی شاهد پیشرفت‌های گسترده‌تری خواهیم بود.

علوم پایه، همان‌طور که از نامش پیداست، ریشه دانشی به حساب می‌آید که جنبه‌های کاربردی آن با زندگی روزمره ما سروکار دارد. از مهندسی ماشینی که هر روز با آن رفت و آمد می‌کنیم تا تشخیص و درمان بیماری و سیاستگذاری‌های اقتصادی و اجتماعی که همه جوانب زندگیمان را متاثر می‌کنند.

حالا در زمانه‌ای که کشورهای توسعه‌یافته، مرزهای علم را به کمک پیشرفت‌های چشمگیر تحقیقاتی درنوردیده‌اند، در جامعه‌ای زندگی می‌کنیم که تمایل به انتخاب رشته ریاضی در دبیرستان به کمترین میزان خود رسیده و رشته‌هایی مانند شیمی، زیست‌شناسی، فیزیک، ریاضیات و کاربردها با مازاد ظرفیت رو به رو هستند.

وضعیت برای ریاضیات، دشوارتر از سایر رشته‌ها است، چه از لحاظ اقبال عمومی و چه موقعیت‌های شغلی مناسب آن. اساتید ریاضیات هم مدت‌هاست کاهش اقبال دانش‌آموزان به انتخاب رشته ریاضی و علل آن را تبیین کرده‌اند.

از انتخاب رشته که بگذریم، اغلب دانشجویان این رشته هم که رشته تحصیلی آنها از سال‌ها پیش با عنوان «ریاضیات و کاربردها» در دفترچه انتخاب رشته قرار دارد، سخن مشترکی دارند: «برای ریاضیات کار مناسب وجود ندارد.»

برخی از اساتید دانشگاه و فارغ‌التحصیلان رشته ریاضی هم معتقدند، سیاست‌گذاری‌ها هم علیه ریاضی‌خوانده‌ها عمل کرده است. در سال‌های گذشته، یکی از جدی‌ترین مقاصد شغلی برای بخش قابل توجهی از دانش‌آموختگان ریاضیات، تدریس ریاضی در مدارس بود؛ اما حالا آموزش و پرورش نیاز خود به معلم ریاضی را از دانشگاه فرهنگیان و فارغ‌التحصیلان رشته آموزش ریاضی رفع می‌کند.

عضو هیئت علمی دانشگاه شهید بهشتی نیز معتقد است، یک فارغ‌التحصیل دوره کارشناسی یا کارشناسی‌ارشد ریاضی درحال حاضر سردرگم است که کجا دنبال شغل بگردد. عده‌ای از دانش‌آموختگان ریاضی یا در بانک‌ها استخدام می‌شوند یا وارد تدریس خصوصی ریاضی می‌شوند یا در مدارس ویژه، در واقع به بیگاری گرفته می‌شوند! البته بیگاری را از لحاظ مالی نمی‌گویم، اما وقتی شما اختیار کار خود را نداری و هر چه که مدرسه می‌گوید را باید اجرا ‌کنی، از نظر من بیگاری محسوب می‌شود.

نامبرده، دبیری ریاضی را یکی از بهترین مشاغل برای دانش‌آموختگان ریاضی می‌داند: «یکی از پرکاربردترین مشاغل برای کسانی که لیسانس ریاضی داشتند، دبیری ریاضی بود که ما در این مورد، در اواخر دهه هفتاد شمسی به نقطه‌ای رسیدیم که در دنیا مثال‌زدنی بودیم و تقریباً رقیبی در جهان نداشتیم. من همیشه به این می‌بالیدم که در ایران، به تعداد مورد نیاز، معلم ریاضی زن در مدارس‌مان داریم و این امتیازی برای ما بود که افرادی که ریاضی را خوب خوانده‌اند، برای معلمی تربیت کنیم. اما فرصت دبیری ریاضی از فارغ‌التحصیلان ریاضی گرفته شده و متقاضیان، فقط باید از مسیر دانشگاه فرهنگیان وارد حرفه دبیری شوند. دانشگاه فرهنگیان یک دانشگاه نوپا است که با طرح و برنامه‌اش، نمی‌تواند جایگزین یک دانشگاه جاافتاده در تربیت پایه‌ای یک دانشجوی ریاضی باشد. این دانشگاه می‌توانست به خوبی با کمک دانشگاه‌های دیگر، ریاضیات دانشگاهی افراد را قوی کند و با کمک دانشگاه‌ها، معلم تربیت کند و دوره‌های تربیت معلمی دو ساله و انواع کارورزی‌ها را تدارک ببیند. هیچ دانشگاهی به تنهائی نمی‌تواند چند درس علوم تربیتی و روش تدریسی ارائه دهد و بگوید معلم تربیت کرده است. تربیت معلم ریاضی با تربیت معلم علوم یا زبان فرق دارد. تحقیقات بسیاری هم پشتیبان این ادعا هستند که این آموزش‌ها متفاوت است و نمی‌شود آموزش‌ معلمان هر حوزه یا موضوع درسی را از خود آن حوزه، جدا کنید. یعنی نمی‌شود ریاضی، جدا از آموزش ریاضی باشد.»

همین مسائل باعث می‌شود که بخش قابل توجهی از این دانشجویان که هر سال بدون علاقه و شناخت لازم، رشته ریاضی را انتخاب کنند 

 برای کارشناسی ارشد به رشته‌های دیگری روی بیاورند.

یکی از دانشجویان کارشناسی ارشد ریاضیات که مدرک کارشناسی خود را در رشته ریاضیات و کاربردها گرفته است، از دلایل انتخاب رشته ریاضیات چنین می‌گوید: «وقتی که دانش‌آموز پیش‌دانشگاهی بودم، بیشتر به رشته‌هایی مثل کامپیوتر فکر می‌کردم، ولی رتبه‌ام جوری نبود که دانشگاه‌های دولتی تهران قبول شوم. تا حدی به ریاضیات هم علاقه داشتم، در نتیجه ریاضی را انتخاب کردم که اگر شد، بعداً به کامپیوتر تغییر رشته بدهم.»

وی معتقد است، به کار پژوهشی در ایران اهمیت داده نمی‌شود و همه به نوعی در حال فرار از مباحث محض هستند: «وقتی برای کارشناسی ‌ارشد، رشته دشواری مانند ریاضی محض می‌خوانی که نه آزمایشگاه دارد نه ملموس است و نه مباحث آن به سادگی قابل فهم است، نهایتاً پیشرفت اجتماعی و شغلی برای دانشجو ندارد. در دانشگاه‌ها، استادان سعی می‌کنند مباحث را به سمت یادگیری ماشین ببرند و واضح می‌گویند اگر در بخش محض باشیم، کاربردی ندارد.»

وی در مورد مهم‌ترین دغدغه‌اش در طول تحصیل در رشته ریاضیات می‌گوید: «به عنوان یک دانشجوی علوم پایه، جدی‌ترین دغدغه من این است که یافتن کار مناسب و مرتبط بعد از تحصیل بسیار سخت است. در تمام طول تحصیل نگران این هستیم که بعد از فارغ‌التحصیلی به دنبال چه کاری باشیم.»

نگرانی دانشجویان ریاضیات درباره وضعیت شغلی‌شان در حالی باعث کاهش اقبال عمومی به انتخاب این رشته شده که به گفته دکتر حسین هرمزی، پژوهشگر ریاضیات، ریاضی و آمار در مدیریت بحران، تکیه­‌گاه­‌های مهمی هستند. 

به کمک آنها، می‌توان زمان و میزان گردوغبار را پیش‌بینی کرد؛ فساد اقتصادی و اداری را کاهش داد؛ احادیث جعلی را از معتبر تشخیص داد؛ نیروی انتظامی را در جرم‌­شناسی کمک کرد و با به‌کارگیری در صدها مورد مشابه، زمینه­ اشتغال شمار بالایی از متخصصان ریاضی را فراهم کرد تا انگیزه­ بالایی برای گرایش به این دانش فراهم شود.

درخصوص فیزیک و ریاضیات، با وجود کاربرد گسترده و اهمیت این رشته‌ها در حوزه‌های مختلف، گروهی از متخصصان علت بی‌توجهی به این رشته‌ها را آموزش نادرست و کنکور می‌دانند. آنها معتقدند، سیر نزولی انگیزه دانش‌آموزان و دانشجویان از جایی شروع شد که هدف از یادگیری، چند تست درست در کنکور شد، نه فهم اصولی دروس.

عضو هیئت‌علمی دانشگاه صنعتی اصفهان آماده‌سازی برای آزمون‌های ورودی مدارس و کنکور در مقاطع مختلف تحصیلی را دلیل غفلت دانش‌آموزان و دانشجویان از حل مسئله دانست و گفت: «کنکور و آزمون‌های ورودی مدارس خاص آموزش ریاضی در ایران را از بین برده‌اند.» 

بازار کار و یافتن موقعیت شغلی مناسب شاید آن‌قدر که برای دانشجویان رشته‌های ریاضیات و فیزیک دشوار هست، برای فارغ‌التحصیلان رشته‌هایی چون زیست‌شناسی و شیمی سخت نباشد؛ هرچند آنها هم گلایه‌هایی دارند و معتقدند تحریم‌ها، روند دسترسی به ابزار و مواد را برایشان سخت کرده است.یکی دیگر از دانشجویان که به تازگی از رشته شیمی فارغ‌التحصیل شده است، می‌گوید: «بازار کار شیمی در همه جای دنیا خوب است، اما درحال حاضر این‌جا بیگاری‌ است. اکثر شرکت‌هایی که نیرو می‌گیرند، با توجه به حساسیت‌کاری که ممکن است داشته باشند و نیروی متخصصی که می‌گیرند، دستمزد پایینی پیشنهاد می‌دهند. بازار کار وسیع است، اما صرفه اقتصادی ندارد. هر جایی که برویم، بالاترین حقوق پیشنهادی هم اندک است، اما (میزان حقوق) برای رشته شیمی که با مواد خطرناک سروکار داریم، اصلاً موجه نیست. شرکت‌های بسیاری می‌شناسم که به دنبال نیرو هستند و دانشجویان تازه فارغ‌التحصیل زیادی هم می‌شناسم که به دلیل پایین بودن دستمزدها، در این رشته کار نمی‌کنند.»

وی که به دلیل علاقه به داروسازی، رشته شیمی را انتخاب کرده است، کافی نبودن حضور و فعالیت در آزمایشگاه را بزرگ‌ترین مشکل آموزش رشته شیمی در دوره کارشناسی می‌داند و می‌گوید: «یکی از بزرگ‌ترین دغدغه‌هایی که هم من و هم بقیه دانشجوها داشتیم، تجربی نبودن آموخته‌ها بود. مثلاً واحدی را انتخاب می‌کردیم که آزمایشگاه داشت، اما به نظرم با توجه به سیستم آموزشی الان، آزمایشگاهی که موجود بود، کفایت نمی‌کرد. شیمی رشته‌ای بسیار عملی است و تا زمانی که تئوری‌ها در عمل دیده نشوند، به خوبی یاد گرفته نمی‌شوند. این مشکلی بود که ما در دوره کارشناسی داشتیم. در مقطع کارشناسی‌ارشد هم مشکلی که با آن به طور گسترده رو‌به‌رو بودیم، کمبود امکانات بود. دستگاه‌ها به‌روز نبودند و مواد زیادی خارج از دسترس ما بود. نهایتاً برای ما مهم بود که کاری را که در آزمایشگاه انجام می‌دهیم به صنعت برسانیم، اما واضح است که وقتی در تجهیزات و فراهم کردن مواد مشکل داریم، به هدف نهائی هم نمی‌رسیم.»

یکی دیگر از دانشجویان علت این امر را زیستن زیر سایه اقتصاد نفتی می‌داند و می‌گوید: «برخی از این شرکت‌ها، پژوهش‌های مرتبط با تحقیق و توسعه را با اعتمادیکه به پژوهشگران دانشگاهی دارند، به دانشگاه و محققان دانشگاهی سپرده و بودجه قابل توجهی را به این امر اختصاص می‌دهند. در ایران که یک کشور مصرف‌کننده با اقتصاد نفتی است، این اتفاق نمی‌افتد و صنایع ما به معنای واقعی، واحد تحقیق و توسعه ندارند؛ چرا که نیازهای صنعت به صورت آماده بدون قابلیت ارتقا با هزینه کلان از خارج کشور وارد می‌شود و بحث رقابت برای ارتقای محصولات نیز به علت انحصاری و دولتی بودن صنایع مطرح نیست.»

بهره نبردن از فارغ‌التحصیلان علوم پایه در موقعیت‌های شغلی مناسب، فقط یکی از دلایل موردِ اقبال واقع‌نشدن این رشته‌ها توسط متقاضیان تحصیل در دانشگاه‌ها است. برخی معتقدند، نیاز به متخصصان علوم پایه متناسب با ظرفیت اختصاص‌یافته به آنها در دانشگاه‌ها نیست.

یک پژوهشگر زمین‌شناسی می‌گوید: «جوانی که دکتری رشته فیزیک را اخذ می‌کند، در صورتی که بخت با او یار باشد، می‌تواند به عنوان عضو هیئت علمی در دانشگاه جذب شود. این در حالی است که با وجود تعداد زیاد فارغ‌التحصیلان علوم پایه، جذب کمتری در دانشگاه‌ها اتفاق می‌افتد؛ بنابراین اگر قرار باشد کسی با مدرک دکتری به کار در یک شرکت مشغول شود، ترجیح می‌دهد همین کار را با مدرک لیسانس انجام دهد. ظرفیت پذیرش دانشگاه‌ها در رشته‌های علوم پایه باید کمتر شده و به دانشگاه‌های درجه یک و سراسری محدود شود. در ایالت استرالیای غربی که وسعت آن حدوداً دو برابر ایران است، تنها یک دانشگاه علوم پایه وجود دارد. اگر با روند کنونی که موجب بی‌انگیزگی دانشجویان علوم پایه است پیش برویم، این موضوع تهدیدی جدی برای فن و تکنولوژی ما اعم از علوم فنی مهندسی، تحقیقات فضائی، علوم پزشکی و... به حساب می‌آید.»

مشکلات رشته‌های علوم پایه چندان عمیق شده که حل آنها، باید از ریشه‌های آموزش و مقطع تحصیلی ابتدائی آغاز شود. تغییر شیوه‌های آموزش به گونه‌ای که دانش‌آموزان از همان سال‌های ابتدای تحصیل، اهمیت دروسی مانند ریاضی را بدانند و از آموختن آن لذت ببرند، فرآیندی است که علاوه‌بر آموزش و پرورش، به اراده نهادهایی همچون خانه ریاضیات هم نیاز دارد. در مقاطع تحصیلی بالاتر که مسئله یافتن شغل پس از دوران تحصیل مطرح می‌شود، اعمال تغییرات بنیادینی از سوی آموزش عالی نیاز است که عرضه و تقاضای بازار کار را به متخصصان علوم پایه متناسب کند تا بدبینی دانش‌آموزان نسبت به آینده شغلی این رشته‌ها از بین برود.

https://stnews.ir/short/V7ll3
اخبار مرتبط
تبادل نظر
نام:
ایمیل: ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد کنید
نظر: